مدتی هست پرتو های خورشید به خواب رفتند و ماه آسمان را با حضورش خوشحال خواهد کرد. درخت به دنبال پا دیگری برای رفتن است ، شنزار برای نسیم آواز می خواند و چقدر تنهاست صخره. .

برگ ها به قطره های کشیده شده باران لبخند می زنند و چقدر زمان گذشته از خوابی که لاکپشت در لاک خود آغاز کرده بود، رود مثل همیشه پیش می رود و چقدر تنهاست تپه. .

ابرهای خشمگین امشب تمام ستاره های مظلوم را بلعیده اند، اما جغد پیر بر لب لانه اش امیدوارانه خیره شده است، شلاق های آسمان بر تن خانه اصابت می کنند و چقدر تنهاست پنجره. .

سردی تنهایی را بر روی لبهای خشکیده ام لمس میکنم. تو هستی و من امیدوارانه به چشمهایم وعده دیدار می دهم. بیا، مرا از این وحشت نه آمدن خارج کن و چقدر تنهاست حنجره. .

-------------------------------

این مطلب و مطلب قبل اولین نوشته های هستن که در موضوع خود شیفتگی انتشار شدن. شیفتگی در لغت یعنی برهم زدگی و آشفتگی. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتاب اسلامی شباهنگ آی تی Nick روش هاي کسب درآمد از اينترنت فروشگاه بانه | خرید لوازم خانگی از بانه | فروش اینترنتی بانه Rita درسی دانلود گروه صنعتی تسمه آتابلت سکوی یازدهم تمامی اخبار روز ورزشی دنیا