زمان آرام آرام میگذرد و من امروز خودم را مجاب کردم که برای اولین بار بشینم و انتظار آمدن بچشم. خسته از رفتن؟ نه می خواهم ببینم وقتی دست هایم را می گشایم برای آغوش، در مقابل دست های باز شده می بینم. عشق فلسفه عجیبی دارد. باید هزار بار بگویی دوستت دارم تا باور کند اما با یک برگرداندن نگاه، همه چیز را از دست خواهی داد. خواهد آمد؟ بگذار از انتظارم لذت ببرم. اگر نه آمد؟ وقت برای نوشتن زیاد هست، انگار سایه ای از دور داره نزدیک میشه، می بینی؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Yung امام رضا(ع) عاشقانه کافی استار باکس فانوس خیال Tara